رسیدگی به این پرونده زمانی در دستور کار پایگاه نهم اداره آگاهی تهران قرار گرفت که مردی صبح 14 مهر امسال به کلانتری 171 شهرری رفت و با این ادعا که خودرواش توسط 2 مرد جوان به سرقت رفته است به ماموران گفت: شب گذشته نزدیکی ترمینال جنوب بودم که 2 مرد جوان را بهعنوان مسافر بهصورت دربست به مقصد قم سوار خودروی پژوام کردم.
این مرد افزود: در نزدیکی اتوبان قم، یکی از مسافران که در صندلی عقب خودرو نشسته بود، چاقویی را درآورد و با تهدید از من خواست خودروام را کنار جاده متوقف کنم، من هم بدون هیچ مقاومتی از خودرو پیاده شدم و 2مرد جوان با سرقت خودروام به سرعت متواری شدند.
با طرح شکایت از سوی راننده مالباخته، تیمی از کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران به دستور قاضی شجاعی- رئیس حوزه قضایی بخش آفتاب- رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند.
5 روز گذشت...
بعد از 5 روز در حالی که جستوجوها برای شناسایی سارقان زورگیر ادامه داشت، ماموران گشت کلانتری 11 شهرستان چالوس، خودروی سرقتی را در حالی که در کنار یک خیابان پارک شده بود پیدا کردند.
با انتقال خودرو به پایگاه انتظامی، ماموران آن را به دقت مورد بازرسی قرار دادند و در این هنگام بود که متوجه کیف دستیای شدند که در صندلی عقب خودرو جا مانده بود.
با بررسی مدارک تحصیلی داخل کیف، ماموران به سرنخهایی از یک جوان دانشجو رسیدند که بهنظر میرسید یکی از سارقان باشد یا آنکه طعمه سرقت مردان جوان شده باشد. به این ترتیب ماموران به ردیابی صاحب مدارک پرداختند.
در این بررسیها بود که ماموران دریافتند که مدارک مربوط به یکی از 2جوان زورگیر است. بنابراین دستگیری وی در دستور کار پلیس قرار گرفت و در مدت کوتاهی ماموران توانستند این مرد و همدستش را در حالی که در یکی از هتلهای چالوس اقامت داشتند، در عملیاتی ضربتی دستگیر کنند.
این دوجوان که علی و افشین نام داشتند و هر دو دانشجو بودند، در بازجوییهای اولیه در حالی که قصد داشتند با انکار سرقت، روند رسیدگی به پرونده را منحرف کنند زمانی که با دلایل محکمه پسند ماموران روبهرو شدند لب به اعتراف گشودند.
سرقت به جای کار
علی که نقشه این سرقت و زورگیری را طراحی کرده بود، در بازجوییها گفت: از مدتی قبل خانوادهام به من فشار میآوردند تا کاری پیدا کنم، اما وقتی نتوانستم به این خواسته آنها عمل کنم، تصمیم به زورگیری از راننده خودرو گرفتم تا به این وسیله پولی به دست بیاورم و به خانوادهام بگویم که کاری پیدا کردهام.
بعد از سرقت خودرو، تصمیم گرفتم با این خودرو برای تفریح همراه با دوستم به چالوس برویم اما در این شهر نقشه سرقت از یک طلافروشی به ذهنمان رسید و برای اجرای نقشهمان به بهانه خرید طلا وارد یکی از طلافروشیهای این شهر شدیم.
مرد جوان در ادامه بازجوییها گفت: بعد از سرقت طلاها، با خودروی مسروقه از محل گریختیم، اما هنگام فرار متوجه شدیم یکی از مغازهداران محل شماره خودرو را یادداشت کرد و بنابراین چون میترسیدیم در این شهر گیر بیفتیم، خودرو را در محل خلوتی رها کردیم اما چون دستپاچه بودیم کیف دستیام را داخل آن جاگذاشتم و به این ترتیب نقشه زورگیری و سرقتمان لو رفت.
با این اعتراف متهمان، با دستور مرجع قضایی پرونده برای بررسی زورگیری و دیگر سرقتهای احتمالی متهمان به پایگاه نهم اداره آگاهی تهران انتقال یافت.
تصویری از یک سارق
درحالیکه بازجویی از مردان سارق تازه آغاز شده بود، یکی از افسران تیم تحقیق متوجه شباهت بسیار زیاد متهمان با تصاویر چهره نگاری شده از 2 سارق تحت تعقیب پلیس تهران شد. این دو سارق در جریان سرقتهای زنجیرهای خود از 4 مغازه طلافروشی در جنوب تهران سرقت کرده و بدون برجای گذاشتن سرنخی فرار کرده بودند.
یکی از طلافروشها در جریان تحقیقات به ماموران گفته بود: روز حادثه 2 جوان با ورود به طلافروشیام از من خواستند چند سرویس طلا را برای آنها بیاورم تا آنها یکی از این سرویسها را انتخاب کنند.
یکی از مردان جوان مدعی بود میخواهد این سرویس را به نامزدش هدیه بدهد اما وقتی که سرویس طلا را برای آنها آوردم، آن را برداشتند و به سرعت از مغازه بیرون دویدند و فرار کردند.
از آنجا که احتمال میرفت این سرقتها نیز توسط این دومتهم صورت گرفته باشد، ماموران از مالباختگان خواستند با حضور در پایگاه نهم آگاهی تهران، آنها را شناسایی کنند البته وقتی که مالباختگان و 2 جوان سارق مواجهه حضوری داده شدند، متهمان به سرقت از 4 طلافروشی اعتراف کردند.
شجاعی- رئیس حوزه قضایی شهر آفتاب- با اعلام این خبر گفت: متهمان هماکنون با قرار قانونی در اختیار کارآگاهان پایگاه نهم اداره آگاهی تهران قرار دارند و طلافروشانی که به این شگرد از آنها سرقت شده، برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانند با این حوزه قضایی یا پایگاه نهم آگاهی تماس بگیرند.
گفتوگو با یکی از متهمان
علی 23 ساله است و دانشجوی یکی از دانشگاههای غیردولتی است. او که اکنون به اتهام سرقت از طلافروشیهای جنوب تهران تحت بازجویی قرار دارد در گفتوگو با همشهری مانند بسیاری از متهمان دیگر، همه را در ماجرای سرقتهایش مقصر میدانست به جز خودش. او بیش از همه گناه سرقتهایی را که انجام داده بود بهعهده خانوادهاش انداخت که از او خواسته بودند دنبال کار بگردد.
- اینطوری که در پرونده نوشته شده تو دانشجو وتحصیلکرده هستی اما چرا رفتی سراغ زورگیری و سرقت؟
مدتی بود که از طرف پدرم تحت فشار بودم، هزینه تحصیلم بسیار زیاد بود و به همین خاطر وی اصرار داشت تا من سر کار بروم اما زمانی که مدت طولانی دنبال کار گشتم و نتوانستم کار مناسبی پیدا کنم تصمیم گرفتم با دوستم دست به سرقت و زورگیری بزنیم.
- یعنی به خاطر اینکه پدرت را راضی کنی دست به این کار زدی؟
بله، پدرم دوست داشت من سرکار بروم و درآمدی داشته باشم.
- اما منظور پدرت مطمئنا این کار نبود؟
معلوم است، اما من اشتباه کردم.
- بالاخره هر چقدر هم حرفهای عمل میکردی روزی ماجرا فاش میشد و گیر میافتادی؟
فکر نمیکردم گیر بیفتم، میخواستم به این صورت برای خودم درآمدی داشته باشم.
- با پول مردم؟
نمیدانم...
- خانوادهات میدانند که دستگیر شدهای؟
بله، متوجه شدهاند. ما خانواده با آبرویی هستیم و این اشتباهی بود که من در زندگیام کردم و آنها را ناراحت کردهام.
- چرا دوستات را وارد این ماجرا کردی؟
افشین، دوست صمیمی من بود. او مشکل مالی نداشت و میتوانست به راحتی تحصیل کند اما زمانی که متوجه شد من تصمیم به این کار گرفتهام با من همراه شد تا تنها نباشم.